*
مراسم سالگرد درگذشت دكتر محمد مصدق، بر سر مزار وي، در روستاي احمدآباد ديروز برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين مراسم كه در آن تعدادي از فعالان سياسي از جمله نيروهي ملي مذهبي، دانشجويان و خانواده و بستگان دكتر مصدق حضور داشتند، با پخش نواري از سخنراني وي آغاز شد.
پس از خوشآمد گويي «محمود مصدق» نوهي دكتر مصدق، «حسين شاهويسي» به ايراد سخنراني پرداخت.
وي پس از تجليل از مقام و شخصيت دكتر مصدق اظهار داشت: سرگذشت ميهنمان، ايران شوربخت، داستان دشمنيها، كينهتوزيها و توطئهچينيهاي بيامان است، با اين همه ايرانيان بهرغم سرخوردگيهاي پياپي، بويهي دموكراسي را همچنان در سر دارند.
وي ادامه داد: روزگار، قدرت و ثروت را به هيچ ملتي تقديم نميكند. جهان پهنهي رقابتهاي بزرگ است، و نقش هر واحد ملي در آن بر اساس ميزان شركت مردم در سرنوشت خود تعيين ميشود، با همهي تواناييهاي همگاني در خدمت يك سياست راهبردي روشن بينانه، با نظم، كار و آموزش، غني كردن هر روزهي فرهنگ ملي با دستاوردهاي دانش بشري همراه با فروتني در برابر تجربههاي پيروزمند، با پرهيز از فساد، با اعتماد به آينده با سازماني آگاه.
«شاه ويسي» ابراز داشت: با توجه به واقعيتها و تنگناهاي فرآيند سياسي اجتماعي و اقتصادي كه گريبانگير ايران است تنها راه حل خردگرايانه شركت نخبگان گروههاي اجتماعي و برگزيدگان راستين ملت در سيستمهاي كلان تصميمگيري و در يك فضاي سياسي باز است، در اين صورت است كه هر بحراني به گونهاي ريشهاي رفع ميگردد. در زمانهاي كه موضوعات اجتماعي به طور قابل لمس در افكار عمومي مطرح است، بايد راه حلهايي پيشنهاد شود كه اكثريت جامعه خود را در آن سهيم ببيند. در اين راه نه تنها در انتظار كمكهاي جانبي و بيگانه باشيم نه نيروي ملي را ناچيز بپنداريم، بلكه هيچ ابزاري جز همت و غيرت ملي و همبستگي براي آزادي و آبادي ايران كاري نيست.
وي افزود: براي گشودن فضاي سياسي به دور از هر گونه خشونت دو شرط لازم است. اول مديريتي بر اساس خرد جمعي كه توانايي حل مشكلات پيچيده و پرفراز و نشيب را داشته باشد و ديگري استراتژي پيشبيني شدهي روشن.
سپس «زنديان» شعري از «شفيعي كدكني» با مضمون مرگ مصدق قرائت كرد و پس از آن «عليرضا رجايي» طي ايراد سخنراني در تبيين مشي اجتماعي مصدق، آن را مبناي «ادامهي پروژهي مشروطيت» عنوان كرد و گفت: قايل بودن به حق تعيين سرنوشت توسط مردم و حق قانونگذاري از طريق انتخابات آزاد و همچنين تأسيس دولت مشروط و مقيد هدفي بود كه وي آنها را دنبال ميكرد.
وي ادامه داد: اين پروژهي دو گروه و نيروي مخالف داشت. يكي دربار به عنوان نمايندهي اشراف سنتي و كلاسيك ايران و ديگر دستگاه ايدئولوژيكي كه در مجاورت آن بود. بنده معتقدم كه دكتر مصدق تا حد زيادي توانست در برابر آنها و استبداد داخلي به پيروزي برسد و شعار « آزادي انتخابات» هم همين دو گروه را مد نظر داشت.
پس از آن «اديب برومند» به قرائت شعري پرداخت.
بنابراين گزارش تعدادي از حضار شعار «پاينده باد مصدق»، «جاويد ايران»، « رفراندوم، رفراندوم اين است شعار مردم»، «درود بر مصدق، سلام بر فروهر»، «زنداني سياسي آزاد بايد گردد» و همچنين «مصدق آزاده، راهت ادامه دارد» و سرود « اي ايران» و «يار دبستاني من» را سر دادند.
گفتني است انتظامات «روستاي احمدآباد» توسط تعدادي از مأموران نيروي انتظامي تامين ميشد.
در اين مراسم افرادي چون «ابراهيم يزدي»، «بهروز برومند»، «عزتالله سحابي»، «خسرو سيف»،
«محمدبستهنگار» و «حسين شاهحسيني» حضور داشتند.
منبع: پيك ايران
دكتر محمد مصدق استاد دانشگاه، سياستمدار، دولتمرد و ايراندوست نامدار، رهبر جنبش ملي كردن صنعت نفت ايران و رئيس دولت در سالهاي 1330،1331 و پنج ماه اول سال 1332 است كه در سال 1345 در بيمارستان نجميه تهران فوت شد. در سالهاي حكومت او، ايران كه پرچم مبارزه با استعمار را به دوش گرفته بود تحت فشار و تحريم اقتصادي و تهديد نظامي انگلستان بود كه يكي از سه قدرت آن زمان بشمار مي رفت. دكتر مصدق در تمامي طول عمر سياسي خود به دمكراسي و حقوق بشر و آزادي ناشي از آن عميقاً وفادار بود. وي هنگام فوت 87 ساله بود.
دولت دكتر مصدق كه مورد حمايت قاطبه ملت بود به دست خارجي در كودتاي 28 مرداد سال 1332 برانداخته شد، خود وي به زندان افتاد و پس از تحمل دوران زندان تا پايان عمر در روستاي احمد آباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) به صورت غير قانوني تبعيد و در حصر قرار داشت.
در روزهاي واپسين عمر كه شديداً بيمار بود اجازه داده شده بود به تهران و به بيمارستاني كه فرزندش در آن طبابت مي كرد منتقل شود. جز در مورد اعضاي فاميل، وي در اينجا هم ممنوع الملاقات بود و روزنامه نگاران حتي اجازه نزديك شدن به ساختمان بيمارستان را نداشتند. پس از فوت نيز، دولت وقت خود يك اطلاعيه چند سطري بسيار كوتاه دراين زمينه به روزنامه ها داد و از آنجا كه از مرده او هم مي ترسيد اجازه برگزاري مجلس ترحيم عمومي نداد. چون گروهي از مردم تهديد كرده بودند كه با پوشيدن لباس مشكي و يا گفتن تسليت به يكديگر با صداي نسبتاً بلند ماتم خواهند گرفت؛ ساواك خبر چين هاي خود را مأمور پرونده سازي مخصوصاً در مدارس و سازمانهاي دولتي كرده بود تا هركس از دكتر مصدق ياد كند نامش را گزارش كنند.
دكتر مصدق بر پايه عقيده خود كه شاه بايد سلطنت كند، نه حكومت در دوران زمامداري اش اختيارات حكومتي را از شاه گرفت. در زمان او انتشار نشريه، تشكيل حزب و برگزاري اجتماعات سياسي آزاد بود. وي تحرير و توزيع كتب درسي را از انحصار دولت خارج كرد تا كتابهاي تاريخ مدارس ديكته دولت و مبلغ قدرتهاي خارجي مسلط بر ايران نباشند.
مورخان معروف جهان دكتر مصدق را احياءگر ناسيوناليسم ايراني خوانده و نوشته اند كه به همين دليل، وي حاضر به سازش با بيگانگان بر سر منافع ايران نبود. به نوشته اين مورخان كه دكتر مصدق را از مردان بزرگ تاريخ ايران خوانده اند وي در جهان سوم چراغي را روشن كرد كه تا پايان «استعمار كهنه» روشن بود.
منبع: معلومات عمومي