PERSIAN WEBLOG

آبنوس             



.من از ادراک خويشتنم.  تو از ادراک خويشتنی.  ما از ادراک خويشتن خويش

My Facebook   ::   صـحـنـه   ::     معلومات عمومي   ::   RSS feed   ::   RSS feed   ::  نـامــه  ::  

Sunday, November 29, 2009

* كي ميگه لاتاري در اسلام حرامه؟

Friday, November 20, 2009

* قابل توجه بَر آر دَر آن ِ بسيجي. كفش و كلاه كنيد, باتوم بدست آماده حمله, اسلام در خطر است.

Monday, November 16, 2009

* روزي که سنگبنشته هاي ايران باستان خوانده شدند

16 نوامبر 1846 را روزي نوشته اند كه «سر هنري راولينسونSir Henry C. Rawlinson» موفق به خواندن خطوط ميخي سنگنبشته داريوش بزرگ در بيستون شد و آن را ترجمه كرد. اين سنگنبشته مربوط به سال 519 پيش از ميلاد (2 هزار و 528 سال پيش) است كه حدود جغرافيايي ايران در آن مشخص شده و «سند مالكيت ميهن ما» بشمار مي رود - تنها كشور جهان كه چنين سندي را دارد. راولينسون از دهه 1830 تلاش خود را براي خواندن كتيبه هاي (خط ميخي) ايران باستان آغاز كرده بود. وي كه بر زبان فارسي مسلط بود قبلا آتاشه نظامي انگلستان در ايران بود و مطالعه تاريخ ايرانيان وي را علاقه مند به تحقیق درباره ايران باستان و خواندن سنگنبشته های آن عهد كرده بود. پيش از او، Grotenfendگروتنفند آلماني دست به چنين تلاشي زده بود ولي موفق به خواندن كامل متون نشده بود و معناي برخي از كلمات را حدس زده بود.راولينسون متوجه شده بود كه كتيبه ها به سه خط نوشته شده اند و از متن ساده تر و كوتاهتر آغاز كرده بود. در اين متن، وي به كلماتي برخورد كرده بود كه در كتيبه هاي ميخي تخت جمشيد و نقاط ديگر ايران وجود داشت و حدس زده بود كه نام هاي خاص هستند و با يافتن حروف مشترك كلماتي چون داريوش، هيشتاسب (نام پدر داريوش)، آريامازس، خشايارشا، پارسو (واو مفتوح = پارسوا)، هخامنشي و ... موفق به خواندن سنگنبشه ها شد كه اوج تمدن، مديريت و دانش ايران باستان را به جهانيان بازتاب داد. آرزوي داريوش در يك كتيبه اش اين بوده است كه اهورامزدا (خداي بزرگ) ايران را از دروغ و خشكسالي بركناردارد که نشانه ناسيوناليست بودن اوست. شرح ساتراپي هاي ايران و انتشار مخفیانه آنها (به صورت شبنامه) در منطقه فرارود که کمونیستهای حاکم سرگرم زدودن تفکر ملی گرایی در آن منطقه بودند سند بپاخيزي مسلحانه تاجيكها (پارس ها) بر ضد استالين در دهه 1930 قرارگرفته بود كه خواهان پيوستن به افغانستان و ایران شده بودند و پدر احمدشاه مسعود از سران اين قيام بود كه بعدا به افغانستان پناهنده و در هرات به او سمت ریاست پلیس داده شد.در كتيبه بيستون، منطقه فرارود يك ساتراپي ايران قلمداد شده است كه توده های تاجيك منطقه تا به امروز از زبان پارسي و فرهنگ ايراني پاسداري كرده اند. راولينسون كه سالها عمر خود را صرف كشف حروف و خواندن كتيبه هاي ايران باستان كرد در سال 1810 در Chadlingtonچادلينگتون انگلستان به دنيا آمده بود و در سال 1895 درگذشت.

منبع: معلومات عمومي

* بايد دست عكاس را بوسيد.

Sunday, November 15, 2009

* اكنون براي رسيدن به نهال آزادي و مردم سالاري تعدادي سونامي سبز لازم است.
براي من جاي سوأل دارد كه چرا آقاي ابطحي مدتيست جواب كامنتهاي خود را بجاي در قسمت "پاسخ:" كه در فرم كامنت سيستم ايشان طراحي شده, زير كامنت گاهي با كلمه "جواب:" و گاهي با حرف "ج:" جواب ميدهند. آيا ايشان وجود امكان جواب در قسمت از پيش در نظر گرفته شده پاسخ: را فراموش كرده, يا اينكه شخص ديگري جوابگوست, كه به سيستم كامنت آقاي ابطحي آشنايي كامل ندارد؟!
هر چه هست براي من بي تفاوت است, چونكه به گفته هاي آقاي ابطحي از قبل نيز بدليل وابستگي ايشان به نظام (ولي زيز چتر اصلاح طلب) اهميت نميدادم, و به نوعي از روي كنجكاوي مطالعه ميكردم. تنها تفاوتي كه اكنون ميبينم اين است كه تاريخ مصرف ايشان براي نظامي كه ساليان دراز در خدمتش بود تمام شده, يا حداقل رو به اتمام است.

متن زير از سيستم كامنت وبلاگ آقاي ابطحي كپي شده
حسین: بسم الله الرحمن الرحیم
آقای ابطحی
یه نوشته ای داشتی توی وبلاگت قدیم درباره اعترافات و ارزش اعترافات زندانی در شرایط زندان
و اینکه بعد از اعترافات همه خوشحالن هم زندانی هم بازجو هم طرفداران زندانی هم کسانی که از زندانی شدن فرد خوشحالن
یادته؟؟؟
الان نظرت درباره اون یاد داشت چیه؟
انصاف بدید که این تغییرات بنیادی برای ما قابل قبول نیست
آقای ابطحی ... نمیدونم من اینجوری زندان نکشیدم ... اما قبول ندارم که آدمی با سوابق شما و آقای عطریانفر و آقای حجاریان (که خدا سلامتی کامل بهش عنایت کنه) و آقای شریعتی و ... و ... با یه دوره زندان اینجوری تغییر کنه
اصلا یکی از چیزهایی که این تغییر رو مشکوک میکنه اینه که شما تو زندان احتمالا فقط به تلویزیون رسمی ایران دسترسی دارید
نه به سایتهای اصلاحطلبان
نه به سخنرانیهای درست منعکس شده آقایان خاتمی میر حسین و کروبی
نه به منابع خبری به غیر از آنچه که بازجوی خوش رفتار شما برایتان تجویز میکنند
مثل آقای خدایاری که کتب ولایت فقیه رو دوباره خونده بود
خوب شما منابع خبریتون کانالیزه شده مثل بولتنهای خبری که به دست مسوولین نظام میرسه و متاسفانه خیلی مغرضانه اغلب تهیه میشه
خوب؟؟ اگر شما همه تحلیلها و اخبار این ایام رو کنار هم بذارید ... بدون کانالیزه کردن ... بدون حذف خیلی حرفها و غلب واقعیاتی که هر روز ما توی مثلا اخبار 20:30 میبینیم ... اگر تو این شرایط باشید باز تحلیلتون همینه؟اگر میگین بله که باز سوال اینه که چرا روزهای قبل از زندان به این تحلیل نرسیدید؟؟ یعنی اون روزها تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی رو نگاه نمیکردید؟؟؟
کتاب ولایت فقیه حضرت امام رو تا حالا نخونده بودید؟؟؟
نمیدونم
و هزاران سوالی که تو سرم هست و باید جواب بدید
من از شما جواب میخوام آقای ابطحی
اینجا
تو این دنیا
قبل از اینکه من توی قبرم بخوابم
پس جوابم رو بدید
هر وقت که شد
منتظرم

جواب: دوست عزیز من خیلی از اخبار را می بینم. اما نمیدانم کجای این مسائلی که من در دادگاه یا وبلاگ گفته ام ربطی به مسائلی که شما نوشته اید دارد؟ نفی تقلب 11 میلیونی، مخالفت با آشوبهای خیالبانی، وحدت حافظ امنیت، حرفهائی است که همیشه همه باید به آن پایبند باشند ومن نیز آنها را گفته ام. چه اصراری هست که آن را با اعترافات تلویزیونی مقایسه کنید؟

(۱ مهر ۱۳۸۸ - ۷:۲۸)
--------------------------------------------------------------------------------
پاسخ:

Saturday, November 07, 2009

* بايد دست عكاس را بوسيد.



Tuesday, November 03, 2009

*
آنفولانزاي خوكي كاري كرده كه مردم به ايدز فكر نكنند. توي سوئد هر كجا ميري صحبت از واكسن و عواقب نزدن آن است. من كه خودم به شخصه موندم چكار بكنم. هميشه معتقد بودم سري كه درد نميكنه را نبايد دستمال بست. عيال ميخواد واكسن بزنه, در مورد بچه ها هم از من ميخواد تشويقشون كنم كه واكسن بزنن. برام كمي سخته تصميم گرفتن. به بچه ها گفتم هر طوري كه خودتون صلاح ميدونيد عمل كنيد. دولت سوئد براي همه جمعيت كشور واكسن تهيه كرده, و در مدارس, درمانگاه, و بيمارستانها مردم را گروه گروه واكسن ميزنند. با مادرم تلفني صحبت ميكردم. ازش پرسيدم واكسن زدي؟ گفت نه نزدم. بهش گفتم اينجا دولت براي 9 ميليون و خورده اي آدم واكسن خريده, و دارن گروه گروه ميزنن. قاه قاه خنديد. بعد از مرگ پدرم اين اولين باري بود كه صداي خنده مادرم را ميشنيدم. ته دلم از اينكه خنده بر لباش آمده خوشحال بودم. بهش گفتم مادر جان به چي ميخندي؟ گفت كمي بي ادبانه است. گفتم چي؟ گفت علت خنده ام. گفتم بگو بذار ما هم بخنديم. گفت ببخشيد اينجا دولت براي 70 ميليون واكس ِ ان خريده, و به همه يكجا زده :)


HOME

2002                                                                 AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2003  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2004  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2005  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2006  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2007  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2008  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2009  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2010  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2011  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2012  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC

                                                                                                                 





Balatarin