*

بيخود نيست آشپزباشي كم پيداست!! Melissa Theuriau بيست و هفت ساله, اهل فرانسه. وقتي اخبار ميگه, تمام كشور فرانسه از حركت باز مي ايسته. گويا روزانه بالغ بر 10,000 ايميل با ضميمه ي عكس اين خانم به اينطرف و آنطرف فرستاده ميشه! منبع (گفتم بذار پاش به وبلاگستان هم برسه)
پ ن : يادم رفت بگم كه ايشون بعنوان زيباترين مخبر دنيا شناخته شدن

عيال و بچه ها از مسافرت برگشتند. با اين تفاوت كه مثل ذغال از آفتاب لس آنجلس سياه شدند. طبق معمول سفارشم را كه كرده بودم بخرند را يادشان رفت, ولي قول دادن سال ديگه اول از همه بگيرن و ته چمدان بگذارند. البته بهشون گفتم به همين خيال باشين.

اصلاً ولش كن. بهش حتي اشاره هم نمي كنم. به منچه كه بخوام خودم را توي دردسر بنذازم. گور پدرشون. ميخواستن مواظب مالشون باشن تا يه عده كارشون را كپي نكنن و بفروشن به ارگانهاي رسمي در مام وطن. فقط من تو اين موندم, مگر مسئولان در سازمانهاي رسمي كشور ايران نميدونن قبل از خريد, بايد در مورد كپي رايت يك كالا با سازمانهاي بين المللي تماس گرفت و پرسوجو كرد؟! آخه شما حتي نپرسيدين فلاني اين برنامه كار كي هست؟ از كجا آوردي؟ خودت درست كردي؟ و و و ....

*
به زوال كشاندن من زير سر آشپزباشي است. چقدر تهران با خاطرات و باورهايم, و مردمي كه مي شناختم اين روزها تفاوت دارد!!

عيال و بچه ها روز شنبه ميان, و به سر خواهد آمد زمستان تنهايي.....

"اما كدام دیوار و حصار و بند است كه در سراسر تاریخ توانسته باشد فریاد آزادیخواهان و مبارزان راه حق و حقیقت را در خویش محصور كند؟"

* بمناسبت سالگرد مرگ شاملو
به گفته ي زيتون بزرگداشت شاملو در روز یکشنبه دوم مرداد از ساعت 5 تا 7 بعدازظهر بر مزارش در امامزاده طاهر(مهرشهر کرج) برگزار می‌شه.

روزي ما دوباره كبوترهايمان
را پيدا خواهيم كرد و مهرباني
دست زيبايي را خواهد گرفت.

روزي كه كمترين سرود بوسه است.
و هر انسان براي هر انسان برادري است.
روزي كه ديگر در خانه هايشان را نمي بندند.
قفل افسانه اي است و قلب براي زندگي بس ..

روزي كه معناي هر سخن دوست داشتن است
تا تو بخاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردي.

روزي كه آهنگ هر حرف زندگي است
تا من بخاطر آخرين شعر رنج جستجوي قافيه نبرم

روزي كه هر لب ترانه اي است
تا كمترين سرود بوسه باشد.

روزي كه تو بيايي براي هميشه بيايي
و مهرباني با زيبايي يكسان شود
روزي كه ما براي كبوترهايمان دانه بريزيم ...

و من آن روز را انتظار ميكشم
حتي اگر روزي
كه ديگر
نباشم ....

مصاحبه راديو سوئد بخش فارسي با احمد شاملو.

*
واي اينقدر هندونه با پنير و نون بربري خوردم كه داره معدم ميتركه. خدا امشب بهم رحم كنه, چون اگر سكته كنم, نه از دست ماهي سياه كوچولو كاري ساختس, نه از دست شما :)

من هر چندوقت يكبار يك چرخي در پالتاك ميزنم. امشب هم از اون شبها بود. البته همين چرخ در مصرف زياد از حد هندونه و نون بربري بي تأثير نبود. ماشاالله هر اطاقي ميرفتي گوش تا گوش ملت نشستن, و دارن به سخنور گوش ميدن. ناخودآگاه ياد حسينيه هاي ايران افتادم, كه حالا سايبريش هم راه افتاده. از بين دوستان سخنور يكي گفت: "دوستان اگر قرار است انقلاب كنيم از فرهنگمان شروع كنيم". به نظر شما حرف قشنگي نزده بود؟ حيف همچين حاضرين در اطاق بهش با تكس هاشون پريدن كه خداحافظي نكرده رفت.

اكبر گنجي واقعاً نشون داد هم پشت كار داره, و هم طاقت تحمل كرسنگي. با وجودي كه در خيلي از مسائل باهاش موافق نيستم, اما براش در روشي كه براي مبارزه انتخاب كرده آرزوي موفقيت ميكنم.

*
بي انصافي هم حد و حساب داره. آخه شما خودتون ببينيد به اين قيافه ميخوره بخواد نشر اكاذيب با انگيزه سودجويي و باج‌خواهي داشته باشه؟!
توي سايت بازتاب خودتون بخونين جريان از چه قرار بوده.
حكومتي كه با چهارتا كتاب و نشريه بخواد به خطر بي افته, همون بهتر بهش .....

شايعه پراكني يكي از ستونهاي فرهنگي ما ايرانيان عزيز از ديرباز بوده, و كماكان هست. اگر دقت كنيد بيشتر خبرهايي كه در ميان مردم از اين گوش به اون گوش شنيده ميشه يك پيشوند" شايعه شده" داره. در خيلي از موارد حرف دل خود شخصي است كه خبر را بازگو ميكنه, اما بيشتر اوقات براي حفظ منافع ميگه: شايعه شده......
ديروز شهره خانم بعد از كلي اين پا اون پا كردن گفت: نميخوام فضولي كنم, ولي شايعه شده شما با يك خانمي رابطه داريد. و ادامه داد: من براي حفظ آبروي خودتون گفتم بهتره بهتون بگم كه بعضيا چي پشت سرتون ميگن! گفتم: شهره خانم اين كجاش شايعه است؟

هوا گرم و آفتابي است. اصلاً حال كار كردن ندارم. بيخودم پاشدم آمدم سر ِ كار. دارم فقط واسه خودم مگس هوا ميكنم. پاشم برم نهار بخورم بعدشم ببينم چكار كنم. از اين اينترنت هم خسته شدم. حوصله ي هيچي ندارم. خوابم نمي ياد. از صبح تا حالا نزديك به يك كيلو آلوزرد خوردم. اميدوارم اوضاع مزاجي را بهم نزنه. رفقا رفتن مرخصي. بعضي وقتا روزها خيلي دراز ميشن. امروز براي من يكي از اون روزاست. جواب يكي دوتا ايميل را دادم, ولي هنوز پكرم.

*
بعداز ظهري ديدم در خونه رو ميزنن. در را باز كردم ديدم دوست پسر دخترم آمده بهم سر بزنه. اولش دنبال بهانه ميگشتم كه از سرم وازش كنم, ولي بعد ديدم اين بهترين فرصتي است كه شرط و شروطام را براش بيان كنم, و كمي هم از آخر و عاقبت آنهايي كه سرپيچي كنن را براش روشن كنم. نشون به اون نشون براش كردم و شام از بيرون سفارش داديم, و همين پيش پاي شما تشريف برد. فكر ميكنم شير فهم شد. و فكر ميكنم حرفاي امشبمون را براي هميشه پيش خودش نگه داره ;) با اين منبري كه رفتم خستگي راه از تنم در اومد :)

من هميشه از پرواز بر فراز اقيانوس بدم مي آمده. خودم كه باز جون سالم بدر بردم. حالا نگران بقيه اعضاي خانواده شمعداني هستم. عيال ميگه سه هفته مونده تا ما بياييم. دست از خرافات بر دار. اما خودش كه توي خونه اسپند دود ميكنه خرافات بحساب نمي ياد.

هواي سوئد عجيب مامان شده. جون ميده بري لب آب ولو شي و بگي گور پدر كار :)

*
حتي گروهبان قندلي هم فكرش را نمي كرد احمدي نژاد رئيس جمهور بشه. بقول سركار استوار عجب پليتيكي خورديم!!!!!!!!!!

جاتون خالي رفته بوديم برزيل. من امروز ظهر رسيدم سوئد, و تا حالا خواب بودم. وقتي مردم مي فهميدن ما ايراني هستيم, بهمون براي راه يافتن به بازيهاي جهاني فوتبال سال آينده تبريك ميگفتن. و ميگفتن دعا كنيد برزيل هم به بازي ها راه پيدا كنه. در فرصتي ديگر كمي از سفرم با عيال به سرزميني كه سالسا از نان شب براي مردم واجبتر است مي نويسم. فعلاً بايد از اين سه هفته كه عيال و بچه ها آمريكا تشريف دارن نهايت استفاده را بكنم :)
نه بابا فكراي بد نكنين, منظورم بود ميخوام خركاري كنم.

سوئدي ها يك ضرب المثل دارن كه ميگه: "بيرون خوبه اما خونه بهترين است." واقعاً هم هيچ كجا خونه آدم نميشه.

مقامات اعلام كردن احمدي نژاد از بروبچه هاي خط امام و حمله به سفارت آمريكا نبوده. مگر اشغال سفارت از افتخارات رژيم ايران محسوب نميشد؟ پس چرا حالا كه پا داده نميذارن احمدي نژاد حضش را ببره!! در ضمن من فكر ميكنم آقاي احمدي نژاد اونقدرا كه دلش ميخواد مردم ازش بترسن و حساب ببرن خطرناك نيست.