* اميدوارم شب يلداتون حال كردين . ما كه با چندتا از دوستان در منزل گفتيم و خورديم, و ساعتي هم پاي وبكم با پدر و مادر خودم و عيال كه منزل عيال در تهران دورهم جمع بودند گپي شاهانه زديم. پدرم از اينكه ما اين مراسم باستاني را برگذار ميكنيم حال ميكنه. البته بيشتر به خاطر نوههاش. دوست داره اگر روزي روزگاري براي زندگي برگشتيم ايران, لازم نباشه كلاس آداب و رسوم بذاره. ميخوام فرصت بيشتري براي آبنوس و روزمرگي نوشتن بذارم. حس ميكنم ذوق نوشتن دوباره در من بوجود آمده. فقط اميدوارم سراب نباشه......