*بلآخره ديد و بازديد عيد تموم شد. قربونش برم, هشتا خانواده, اما مگه وقتها بهم ميخورد! واه واه تازه كي بزرگتره كي كوچيگتر هم ميخواستن رعايت بشه, و اين يعني واويلا......
يكي دو روز قبل از تحويل سال به عيال گفتم: عزيزم براي اينكه سال هشتادو پنج برامون سال خوب و فراموش نشدني بشه, بيا از خوبيا و بديا كه از همديگه طي اين چندين سال زندگي مشترك ميدونيم, براي هم بگيم, تا هر كدوممون بفهميم كجاي رفتارمون ايراد داره درستش كنيم. و گفتم براي اينكه هيجان انگيز بشه, نفري يك كاغذ آ 4 از امروز ميگيريم دستمون تا تحويل سال, هر چي به ذهنمون رسيد, يك طرف كاغذ خوبيا رو مينويسيم طرف ديگه بديارو.
لباش رو غنچه كرد و بعد از كمي مكث گفت: خوبي تو اينه كه توي جواب دادن لنگ نميموني. بديتم اينه كه تا تك تك بديايي را كه برات ميشمرم را متقاعدم نكني كه خوب بودن و من اشتباه ميكنم, ولكن مامله نيستي. پس قربونت بيخودي وقت منو هم نگير. برو هر چي ميخواي از من روي ورقه آ 4 بنويس, و مطمئن باش به خواسته هات ترتيب اثر ميدم. آخرم گفت: تازه اگر ميخواستم چيزايي كه ازت ميخوام را روي كاغذ بيارم, يه آ 4 به هيچ كجاش نميرسيد.
اگر بخوام بگم الكي ميگه, فقط خودم و شماها رو گول زدم. عيال مدتيه بهم گير نميده, و بعد از اين چند سال همسري باهاش ياد گرفتم اين رفتار يعني طوفاني در راه است!!!
البته بهتر است اقرار كنم كه چندتا كار پيش بردم, با اينكه عيال موافق نبوده. يكيش خريدن يك دستگاه ماشين اسپورت دختر كش :) البته من فقط روي حساب اسپورتيش خريدم. و باقيش حرف مردمه ....
با اجازه يك جوك شنيدم خدمتتون عرض كنم, و رفع زحمت. يه بابايي به يه قزويني ميگه: داداش قزوين كجاست؟ قزوينيه در جوابش ميگه: بَبَم اراده كني, هم اينجاست :)