* برج وسط ميدان شهياد (آزادي) را كه همه ديديد؟ مطمئن هستم تعداد بسياري از شما داخل آن را نديديد. من ديدم. هم زماني كه بشكل موزه بود, و تشكيلات رضا شاه و محمدش را نمايش ميدادند, و با تف و سيريش خاندان پهلوي را به داريوش و كوروش مي چسباندن. هم زماني كه نيروهاي "انتظامي" جمهوري اسلامي, مردمي كه بر عليه رژيم در تضاهرات شركت ميكردند را در زير آن ساختمان تا تكليفشان روشن بشه, بصورت موقت نگه ميداشتند. الآن نميدونم چه استفاده اي از آن فضا ميشه. احتمالاً هنوز هم فضاي سالمي نميتونه باشه.
ميدونستيد در پاريس يك رستوران است كه درش غذا در تاريكي مطلق سرو ميشه؟ ديشب تلويزيون سوئد يك رپرتاژ از آن رستوران را نشان ميداد. گارسونها نابينا بودند. افراد غذا سفارش ميدادند, و بعد دست روي شانه هاي گارسون ميگذاشتند, و وارد فضاي تاريك رستوران ميشدند. در همان تاريكي غذا برايشان سرو ميشد. با دوربين مخصوص از ميهمانان فيلم برداري كرده بودند. هيچ كدام به راحتي گارسونها نمي توانستند اشيائ روي ميز را پيدا كنند, غذا را درست دهانشان بگذارند, و يا از جايي به جايي بروند. اين رستوران به اين منظور درست شده تا انسانهايي كه نابينا نيستند, بتوانند احساس نابينايان را درك كنند.
با يكي از دوستان قهوه ميخوردم. گفت فلاني ميدونستي كه امن ترين جا وقتي زير رگبار خمپاره ميماني كجاست؟ گفتم: سوراخ موش. گفت: نه, امن ترين جا سوراخي است كه از اصابت خمپاره ي قبلي به زمين درست شده. هيچ خمپاره ي نميتونه يك جا را دوبار هدف قرار بده.