*مادرم اوايل كه انقلاب شده بود ميگفت: فلاني هر جا ميخوايي برو, ولي قبلش خبر بده كجاميري, آخه من دلم شور ميزنه. حالام ميدونم دلتون برام شور زده, آمدم بگم من زندم :)
پسرم ديروز توي مدرسه از دست يك پسر گردن كلفت كتك خورده. خونش بجوش آمده بوده, و به معلمش گفته: تا وقتي من بزرگتر نشم كه بتونم پسَرَرَو بزنم مدرسه نمي يام :)
از همه بدتر اينكه همون روز دوچرخشم دزديدن, و من بيچاره واسه اينكه دلش بيشتر نشكنه مجبور شدم يك دوچرخه واسش بخرم :(
عيال داره به چهل نزديك ميشه, و نميدونم چرا برعكس ما آقاها كه اول چل چلي زندگي برامون شيرين ميشه, ايشون زانوي غم بغل گرفته؟!
يك غلطي كردم به يكي گفتم: اگر حيات دنيا بستگي به زدن يك دگمه باشه, و تو تنها كسي باشي كه به دگمه دسترسي داشته باشي. شست پات ميره توي چشمت, ولي دگمه را نمي زني. ايشون از دست من براي اين حرف به اتحاديه مهندسين شكايت كرده :)
خبر آخر اينكه, تا دو سه دقيقه ديگه رئكتور اتمي توليد نيروي برق سوئد, به دليل مخالفت مردم و پيروزي در رفراندم براي تعطيل شدن آن براي هميشه بسته خواهد شد. همزمان استعمال دخانيات نيز در رستورانها و بارها نيز ممنوع اعلام شد. خلاصه اگر برق رفت يا گرون شد, با وجود ممنوعيت استعمال دخانيات دودش رفته توي چشم هممون. هيپ هيپ هورا......