* شنيديد ميگن "گرگ كه پير ميشه مَچَل سگ ميشه"؟
امروز دوتا جوان توي پمپ بنزين بند كردن به من. يكيشون يك تف جانانه انداخت روي كاپوت ماشينم. بهش گفتم: آب دهن نشانه زنده بودن است. دوستش كه راننده ماشين بود از من عذرخواهي كرد, و گفت: اين دوست من از رنگ ماشينت خوشش نيمومد و براي همين تف كرد.
جوابش را ندادم. دوباره حرفش را تكرار كرد. يكي دونفر ديگه هم داشتن بنزين ميزدن. يكيشون كه يك خانم ميانسالي بود بهشون گفت: شما كار ديگه اي نداريد بكنيد بجز مزاحمت؟ گمشيد از اينجا.
باك ماشينم پر شد. رفتم داخل پولش را حساب كردم, و يك بليط كارواش خريدم. آمدم بيرون ديدم دارن با خانمه يكي بدو ميكنن. به خانمه گفتم: اشگالي نداره, من ميخواستم ماشينم را فردا بشورم, بجاش حالا ميشورم. راستش حوصله دعوا مرافه نداشتم. ميخواستم محبت خانمه باعث شَر براش نشه. به پسري كه تف كرده بود گفتم اگر بازم تف داري فرصت را غنيمت بشمر. از ماشين آمد پايين. ماشالله 190 قد داشت. آمد بطرفم. توي دلم گفتم شت عجب حرفي زدم. از قيافش معلوم بود معتاد است. گفت: برو ماشينت رو بشور بعد من خواستم دوباره روش تف ميكنم. جوابش را با يك اوكي دادم. سوار ماشينم شدم رفتم بطرف درب ورودي كارواش. يادِ حرف استاد ميرزايي افتادم. ميگفت: براي اينكه در يك مبارزه پيروز بشيد, حمله و ضربه به حريف در 10 ثانيه اول, 90 درصد بشما شانس برد ميده. اگر از اين 10 ثانيه استفاده نكنيد, قدرت بدني و تاكتيك شما عواملي هستند كه تعيين كننده خواهند بود.