PERSIAN WEBLOG

آبنوس             



.من از ادراک خويشتنم.  تو از ادراک خويشتنی.  ما از ادراک خويشتن خويش

My Facebook   ::   صـحـنـه   ::     معلومات عمومي   ::   RSS feed   ::   RSS feed   ::  نـامــه  ::  

Tuesday, August 24, 2004

*
امروز بعد از كار رفتم پيش برادرم. فردا قراره با دوست دخترش برن بيمارستان تا نوزادي را كه دوماهش شده را سقط كنن. حدود سه هفته پيش بود كه برادرم بهم گفت دوست دخترش حامله است. نميدونيد وقتي اين خبر را شنيدم چه احساس عمويي بهم دست داده بود. كلي ذوق كردم, و در عرض چند ثانيه هزارتا نقشه براي كوچولوئي كه داره وارد خانوادمون ميشه كشيدم. بهش گفتم مبارك باشه. اما با يك حالت نااميدانه اي گفت: من يك هفته است كه متوجه وجود بچه شدم, و طي اين مدت فكر كردم, و به اين نتيجه رسيدم نگهداشتنش كار ِ درستي نيست. بهش گفتم مردك چرا ميخوايي مارو از عمويي بندازي, پاشو برو خدا روزيتو جاي ديگه بهت بده. بهم گفت راجع به اين موضوع نه به پدر و مادر چيزي بگو, و نه به عيالت و بچه ها. گفت با دوست دخترش راجع به سقط بچه حرف زده, اما اون ميگه ميخواد بچه رو نگه داره....
تا امروز ظهر كه تلفن كرد به محل كارم و گفت دوست دخترش را راضي كرده و فردا ميرن كه اينكار را بكنن. راستش با تلفنش خيلي پريشون حال شدم. همش يك نوزاد مي آمد جلوي چشمم. طرفاي عصر زنگ زدم خونه و از عيال اجازه(!) گرفتم كه كمي ديرتر برم خونه (فكر كنم ديگه آدم شدم) :)
رفتم پيشش و ازش دليل گرفتن چنين تصميمي را جويا شدم. گفت: من نمي خوام از سوئدي بچه داشته باشم. گفتم: شما درسته چندباري ميونتون شكرآب شده, اما همديگرو دوست دارين, مگر اينطور نيست؟ گفت: اگر چندسال ديگه گفت ميخوام ازت جدا بشم, اونوقت چكار كنم؟ در ضمن پدر و مادر ميخوان من با يك ايراني ازدواج كنم.
بهش گفتم: ببين پدر و مادر چي ميگن و چي ميخوان ملاك كار نبايد باشه. بايد ببيني خودت چي ميخواي. بهش گفتم اگر اين بچه را از بين ببري, و با يك دختر ايروني وارداتي هم ازدواج كني( دختر همسايمون در ايران), اولاً معلوم نيست خوشبخت بشين, در ثاني حداقل سه سال طول ميكشه من عمو بشم. بيا و جون ما كوتاه بيا.
راستش ميخواستم با شوخي, راضيش كنم از خر شيطون بياد پايين. اما گفت: من خودم را ايروني ميدونم, و ميخوام يك روز هم برگردم وطنم. ايران وطنم است و هر حكومتي هم برسركار باشه برام فرقي نمي كنه. اگر با يك سوئدي وصلت كنم, شايد مجبور شم تا آخر عمر براي بچه هام اينجا بمونم.
بهش گفتم اون بچه را بگذار بدنيا بياد, هر وقت خواستي برگردي ايران, من از بچه ات نگهداري ميكنم. اما با وجود همه ي وعده هاي سرخرمن ِ پاش را توي يك كفش كرده كه در آينده ميخواد برگرده ايران, و به همين دليل هم ميخواد همسرش ايراني باشه!!

اين دختر خانم كه همسايه ما در ايران است. وقتي پنج شش سالش بود من سر به سرش مي گذاشتم, و بهش ميگفتم: بزرگ كه شدي من تورو با خودم ميبرم خارج, لباساي قشنگ تنت ميكنم و باهات توي خيابونا راه ميرم و پوز ميدم. حالا دست بر قضا, در سفر آخري كه برادرم به ايران داشت, گلوش پيش دخترك گير كرده!
فردا بايد برم زير پاش بشينم كه از سقط بچه صرف نظر كنه.


HOME

2002                                                                 AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2003  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2004  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2005  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2006  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2007  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2008  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2009  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2010  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2011  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC
2012  JAN , FEB , MAR , APR , MAY , JUN , JUL , AUG , SEP , OKT , NOV , DEC

                                                                                                                 





Balatarin