*خلع يد از انگلستان در نفت ايران سر آغاز يك مبارزه جهاني بر ضد استعمار شد در سال 1951, سه ماه پس از ملي شدن صنعت نفت ايران كه از آغاز قرن بيستم توسط شركت نفت انگلستان (بريتيش پتروليوم – BP) عملا به يغما مي رفت , پالايشگاه آبادان به دست مالك اصلي آن, ملت ايران, افتاد و يكي از ديوارهاي استعمار غرب فروريخت. انجام «خلع يد» از پالايشگاه آبادان كه بزرگترين نوع خود در جهان بود روز 21 ژوئن (31 خرداد) سال 1951 به تصويب مجلس ايران رسيده بود كه در عين حال راي اعتماد مجدد به دولت ملي دكتر محمد مصدق تلقي شد.
اداره پالايشگاه آبادان از آن زمان در دست شركت ملي جديد التاسيس نفت ايران (امروز: وزارت نفت) قرار گرفت. دادگاه بين المللي لاهه پنجم ژوئيه (دو هفته بعد) بر ضد ايران كه از انگليسي ها خلع يد كرده بود راي داد! شش روز بعد, ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا ديپلمات سيار اين كشور «آورل هريمن» را به تهران فرستاد تا براي مسئله نفت, راه حل مسالمت آميز و مرضي الطرفين پيدا كند. در اين ميان, در تهران و ساير شهرها به حمايت از دولت دكتر مصدق تظاهرات خياباني روزانه و متعدد روي مي داد.
ششم اوت (15 مرداد) همين سال انگلستان كه موفق نشده بود اراده ملت ايران را درهم شكند به حيله, راه مذاكره را پذيرفت . ولي اول اكتبر (9 مهر 1330) شوراي امنيت سازمان ملل كه در آن پنج دولت فاتح جنگ جهاني دوم حق رد (Veto) دارند به اين بهانه كه مسئله نفت ايران مي تواند صلح جهان را به مخاطره اندازد تمايل خود را به بررسي مسئله اعلام داشت.
هشتم اوت سال 1952 (مرداد 1331) دولت دكتر مصدق ورق تازه اي را برزمين زد و از انگلستان بابت همه زيانهايي كه به ايران وارد آورده بود غرامت خواست و سي ام اوت (هشتم شهريور) همين سال, دكتر مصدق پيشنهاد آمريكا براي حل مسئله نفت با انگلستان را رد كرد و 52 روز بعد يعني 22 اكتبر (سي ام مهر ماه) هم مناسبات سياسي ايران با انگلستان را قطع كرد و به اين ترتيب پس از قرنها طلسم بزرگي در جهان اصطلاحا سوم شكسته شد كه سرآغازي براي قيام ساير ملل استعمار زده قرار گرفت و ....
منبع: معلومات عمومي