* ديدار به ديدارم بيا هر شب
در اين تنهائي تنها و تاريک خدا مانند،
دلم تنگ است.
بيا اي روشن اي روشنتر از لبخند.
شبم را روز کن در زير سر پوش سياهيها
دلم تنگ است.
بيا بنگر چه غمگين و غريبانه
در اين ايوان سرپوشيده، وين تالاب مالامال
دلي خوش کرده ام با اين پرستوها و ماهيها
و اين نيلوفر آبي و اين تالاب مهتابي.
شب افتاده است و من تنها و تاريکم
و در ايوان و در تالاب من ديريست در خوابند,
پرستو ها و ماهيها و آن نيلوفر آبي
بيا اي مهربان با من!
بيا اي ياد مهتابي!