* سال 2003 ! شروع سال, جاتون خالي با عده اي از دوستان دور هم جمع شديم. چندتا از آقايون شرط بستيم, ساعت كه دوازده شد هر كسي يك فشفشه (فشفشه ها از يك مدل بود) هوا بكنه و اوني كه فشفشه اش بالاتر ميره بازنده است ( توجه كرديد, بالاتر= بازنده) . هيئت داوران هم تشكيل شده بود از خانم هاي خودمان. بازنده بايد تا تعطيلات تموم نشده بقيه رو به سينما و شام دعوت بكنه. تمام برنده ها دلشون از خنده به حال بازنده كباب شده بود. فشفشه منو انگار تهش نشادور زده بودند!